شكايت عجيب خانم طراح از آقاي منهدس| وقتي رفتم نقشه ها را بگيرم دستم را گرفت و به زور...
رسيدگي به اين پرونده در پي شكايت زن جواني از يك مرد شيطان صفت آغاز شد. اين زن جوان كه مدعيست طراحي دكوراسيون انجام مي دهد به قاضي شعبه چهارم دادگاه كيفري يك استان تهران مي گويد: من زن جواني هستم كه براساس شغلم با يك مهندس آشنا شدم. براي او نقشه هايي را طراحي كردم و فرستادم كه قرار بود پولم را بپردازد اما او نه تنها پولم را نپرداخت كه يك روز با من تماس گرفت و گفت بيا نقشه هايت را پس ببر چون به درد من نخوردند.
اين دختر در ادامه به قاضي عبداللهي گفت: من باورم نمي شد كه او نيت شومي هم در سر دارد. وقتي به آنجا رفتم مرا به زور داخل كشيد و بعد از اينكه به من تجاوز كرد نقشه هايم را داد و مرا ول كرد. من از اين مرد پست فطرت شكايت دارم.
براي رسيدگي به اين پرونده دختر جوان لباسي را كه مويد اين موضوع بود با دستور قاضي دادگاه به پزشكي قانوني برد و تحويل داد كه پزشكي قانوني نيز موضوع را تاييد كرد و اعلام كرد كه رابطه اي بين اين دختر جوان و مهندس بساز و بفروش بوده است.
به اين ترتيب متهم پرونده بازداشت و به دادگاه آورده شد. او زمانيكه در جايگاه محاكمه قرار گرفته بود به اين شرح به دفاع از خود پرداخت: من صحبت هاي اين خانم جوان را قبول ندارم و فكر مي كنم كه او به خاطر شيادي و براي اخاذي از من چنين نقشه اي را كشيده است. من زن و بچه دارم و داستان آمدن اين خانم به خانه من اين بود كه ايشان دو جعبه پرتقال در خانه من داشتند و چند وقت پيش آمد و اين جعبه پرتقال ها را برد. فكر مي كنم همان روز از خانه من لباسي را كه مربوط به زن من بوده است ربوده و به اين ترتيب با طراحي نقشه كثيفي به دادگاه آمده تا چنين تهمت بزرگي را به من بزند. او دروغ مي گويد و همان روز كه براي گرفتن جبعه پرتقال ها به خانه ام آمده بود زن و بچه ام نيز حضور داشتند. اين خانم به دليل اختلاف مالي كه بين من و ايشان بود چنين نقشه اي را طراحي كرده است و چون پول نقشه هايش را نداده بودم چنين دروغ هايي را بافته است.
به اين ترتيب پرونده تكميل شد و براي انجام رسيدگي هاي دقيقتر در اين زمينه در اختيار ماموران اداره شانزدهم آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
