سرقت مسلحانه سه مرد شمشير به دست از خانه مرد ثروتمند در پاسداران+ تصوير

میار: پرونده سرقت شبانه سه مرد شمشير به دست از خانه يكي از اهالي پاسداران تهران پس از چهار سال در دادگاه بررسي شد.

به گزارش میار، سه پسر جوان كه دلشان براي كارمند خانم شركتي سوخته بود و با همكاري اين كارمند خانم وارد خانه صاحبكارش در پاسداران شده بودند ديروز صبح در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شدند و به دفاع از عملكرد خود پرداختند. بنابر اين گزارش يكي از شكات از متهمين اعلام گذشت كرده است و متهمين حدود 600 ميليون تومان چك و 50 ميليون تومان اموال از اين خانه برده بودند.

رسيدگي به اين پرونده از چهار سال پيش آغاز شد. در آن روز سه مرد مسلح و شمشير به دست به خانه اي در پاسداران وارد شدند و پس از بستن دست و پاي صاحبخانه تمامي اموال با ارزش خانه را از جمله 600 ميليون تومان چك و حدود 50 ميليون تومان طلا و جواهر و ساعت گرانقيمت به سرقت بردند.

با تلاش هاي پليسي بالاخره متهمين اين پرونده كه سه پسر جوان به همراه دو دختر ديگر بودند بازداشت و در اختيار پليس آگاهي قرار گرفتند. متهمان كه چاره اي جز اعتراف نداشتند وقتي با مدارك موجود در پرونده روبرو شدند به واقعيت اعتراف كردند و گفتند با هماهنگي دختر ها وارد خانه شده اند تا بتوانند سرقت كنند و اين سرقت را به دليل اختلافات مالي بين يكي از دخترها و صاحبخانه عنوان كردند.

در نتيجه ثبت اظهارات اين متهمان تحقيقات تفصيلي در پرونده صورت گرفت و پرونده با صدور كيفرخواست عليه متهمين به جرم سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.

اين پرونده ديروز صبح با حضور متهمين و دو شاكي كه در روز واقعه در خانه حضور داشتند در شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران مورد بررسي قرار گرفت. در اين جلسه كه به رياست قاضي حشمت الله توكلي و مستشار قاضي محمدي برگزار شده بود متهمان هركدام به صورت جداگانه در جايگاه قرار گرفتند و به دفاع از خود پرداختند.

در اين جلسه شاكي به اين شرح شكايت خود را از متهمين عنوان كرد: روز واقعه سه متهم با در دست داشتن شمشير وارد خانه من شدند و به زور دست و پاي من را به همراه خانمي كه الان از متهمين است بستند و وسايل با ارزشي را كه مي خواستند سرقت كردند. آنها فحش و توهيني به من نكردند و چون من هيچ مخالفتي نكردم به سادگي دست و پايم را بستند و به سرقت خودشان پرداختند. بعد از اينكه آنها رفتند ما با پليس تماس گرفتيم و پرونده اي در اين زمينه تشكيل داديم. ماموران اداره آگاهي با رديابي گوشي ها يك ماه بعد از ماجرا متوجه شدند خانمي كه آن روز در خانه من حضور داشت و در شركتم نيز جزو كارمندانم بود گوشي اش با همان شماره خطي كه از قبل از سرقت در آن فعال بود روشن شده است. به همين دليل كارآگاهان اداره آگاهي به اين خانم مشكوك شدند و وقتي كه متوجه شدند اين خانم مظنون اصلي ماجرا است او را دستگير كردند كه به اين ترتيب همه متهمان نيز بازداشت شدند.

در ادامه يكي از متهمين در جايگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: آن شب فرشيد به من زنگ زد و گفت بيا برويم حال يك نفر را بگيريم. ما هم از آنجايي كه مي دانستيم قضيه حال گيري است به آنجا رفتيم و بعد از اينكه دستگير شديم و تمامي ماجرا ها تمام شده بود متوجه شديم كه يك ماجراهايي بين اين خانم و شاكي اصلي پرونده بوده است. باور كنيد ما قصد سرقت نداشتيم و تنها با اين كارمان مي خواستيم يك حال گيري كرده باشيم.

در ادامه فرشيد در جايگاه قرار گرفت و گفت: شب واقعه وقتي متهمان زن پرونده با من تماس گرفتند متوجه شدم كه آنها گريه مي كنند و به دليل اينكه شاكي اصلي پرونده پول شان را نداده است گريه مي كنند. آنها به من گفتند با صاحب شركت به مشكل خورده اند و او پول شان را نمي دهد. ما نيز دلمان سوخت و براي اينكه آنها بتوانند حساب شان را پس بگيرند و همين طور يك جوري تلافي هم كرده باشند اين بلا را سر شاكي درآورديم و از سرقت اموال نيز هدف مان اين بود كه آنها را بعد از تسويه حساب صاحب شركت با خانم ها پس بدهيم.

اين متهم در زمينه ارتكاب به سرقت نيز گفت: وقتي آنجا رسيديم خانم ها كه در خانه اين مرد بودند در اصلي آپارتمان را برايمان باز كردند و وقتي ما بالا رفتيم در زديم و خود اين آقا در را باز كرد كه ما با او درگير نشديم و او خودش با ديدن چاقويي كه در دست مان بود بدون هيچ مقاومتي تسليم شد.

در ادامه متهمان ديگر پرونده نيز هركدام به نوبت در جايگاه قرار گرفتند و با اعلام رسميت ختم پرونده قضات شعبه هشتم دادگاه كيفري يك استان تهران وارد شور شدند تا براي سرنوشت متهمين تصميم گيري كنند.