اقدام پليد مرد جوان با دختربچه اي در آسانسور آپارتمان/ درها كه بسته شد وسوسه شدم و ...

میار: جوان سابقه دار اين بار به اتهام آزار و اذيت دختربچه اي بازداشت و روانه بازداشتگاه شد، تحقيقات قضائي در اين پرونده همچنان در جريان است.

به گزارش میار، هفته گذشته بود كه مردي با پليس تهران تماس گرفت و از حضور يك سارق در آپارتماني واقع در محله پيروزي خبر داد. سريعا بعد از اعلام اين خبر ماموران پليس در محل حضور يافتند و تحقيقات اوليه خود را در اين رابطه كليد زدند.

يكي از همسايه ها كه اولين نفر اين مرد را هنگام پياده شدن از آسانسور ديده بود گفت: در خانه نشسته بودم كه سر و صداي دختر همسايه را شنيدم. سريعا از خانه به راهرو آمدم و با مردي روبرو شدم كه با دختربچه همسايه درگير بود. همسايه ها را خبر كردم و با همكاري يكديگر جلوي فرار اين مرد را گرفتيم. احتمال مي دهيم كه او براي سرقت كردن از خانه وارد آپارتمان شده است كه به همين دليل سريعا با پليس تماس گرفتيم تا او را تحويل مراجع قانوني براي انجام تحقيقات بدهيم.

در ادامه متهم جوان بازداشت و به دادسراي ويژه سرقت تهران فرستاده شد كه با تحقيقات قضائي مشخص شد متهم سارق نبوده و براي آزار و اذيت دختربچه 9 ساله وارد آسانسور ساختمان شده بود. ابتداي امر فيلم هاي دوربين مداربسته به دست آمده از منزل تحت بررسي قرار گرفتند و در حاليكه متهم شديدا منكر اين ماجرا بود قرار شد فيلم هاي دوربين مداربسته آسانسور نيز تحت بررسي قرار بگيرند و از آنجايي كه دوربين هاي مداربسته آسانسور خراب بودند هيچ مدركي عليه متهم به دست نيامد تااينكه با بررسي سوابق او مشخص شد از اين فرد بار ديگر نيز در پرونده اي ديگر به اتهام آدمربايي و آزار و اذيت در دادسراي امور جنايي تهران شكايت شده است.

فيلم هاي دوربين مداربسته نصب شده در محوطه آپارتمان نشان مي داد كه متهم كنار دختربچه و برادرش مدت زماني را مي ايستند و همان موقعي كه اين دختربچه و برادرش قصد رفتن به داخل آپارتمان را دارند وارد آنجا مي شود و آنها را تا دم در آسانسور همراهي مي كند اما بعد از آن ديگر فيلمي موجود نبود كه با توجه به اين موضوع و سابقه متهم در دادسراي امور جنايي تهران،‌ قاضي شهرياري در جريان موضوع قرار گرفت و در ادامه با نظر دكتر شهرياري، سرپرست دادسراي جنايي تهران متهم بازداشت و براي انجام تحقيقات قضائي با تشكيل پرونده در اختيار بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران قرار گرفت.

متهم همچنان منكر ماجرا بود تااينكه با نظر بازپرس احسان زماني ابتدا اظهارات دختربچه 9 ساله اخذ شد و اين دختر با تاييد موضوع آزار و اذيت از سوي متهم در حاليكه اشك پهناي صورتش را گرفته بود، گفت: در كوچه در حال بازي با برادرم بودم. او دو سال دارد و داخل كالسكه اش بود. براي اينكه بتوانم او را داخل ساختمان ببرم و با آسانسور به واحد خودمان بروم مجبور شدم از اين آقا كمك بگيرم. او تا دم آسانسور كمك ام كرد و بعد از آن به پيشنهاد خودش قرار شد مرا كمك كند تا برادرم را از آسانسور پياده كنم. وقتي داخل آسانسور شد و من دكمه آسانسور را زدم در بسته شد و اين آقا يكدفعه به من حمله كرد و مرا آزار و اذيت داد. هنوز هم نمي توانم آن صحنه ها را فراموش كنم. من تقلا مي كردم كه فرار كنم اما او اجازه نمي داد و همينكه در آسانسور باز شد مرا رها كرد و همينكه من خواستم از آسانسور پياده شوم جلوي ام را گرفت و مي خواست در آسانسور را ببندد. من مقاومت مي كردم اما او همچنان به من اجازه پياده شدن از آسانسور را نمي داد تااينكه بالاخره بعد از دقيقه اي همسايه ها سر رسيدند و او را گرفتند.

متهم كه ديگر چاره اي جز اعتراف نداشت و در برابر معصوميت و مظلوميت دختربچه زبان اش قفل شده بود به يكباره سكوت اش را در برابر قاضي زماني شكست و گفت: من دزد نيستم و وقتي دختربچه را به همراه برادرش در كوچه خلوت ديدم كه در حال بازي كردن بودند وسوسه اي به جانم افتاد. كمي ايستادم و به او كه خيلي زيبا بود و لباس هاي زيبايي بر تن اش بود نگاه كردم. نمي دانستم بايد چطور جلوي خودم را بگيرم و همينكه ديدم او به همراه برادرش وارد ساختمان شدند قبل از اينكه در بسته شود من هم وارد ساختمان شدم. بعد از آن دختربچه و برادرش وارد آسانسور شدند و من هم به آنها كمك كردم كه داخل آسانسور شوند و خودم هم سوار آن شدم تا همراه دختربچه به بالا بروم. دكمه آسانسور را دختربچه زد و وقتي كه در آسانسور بسته شد ديگر نتوانستم جلوي خودم را بگيرم و او را در برابر برادر خردسال اش آزار و اذيت كردم. وسوسه مرا فرا گرفته بود و باور نمي كردم كه به اين زودي دستگير شوم.

در انتها اين متهم با صدور قرار قانوني در اختيار ماموران اداره آگاهي پايتخت قرار گرفت و تحقيقات براي مشخص شدن زواياي پنهان پرونده جريان دارد.