یکشنبه، 17 تیر 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » قضایی و حقوقی » جوان کثیف دخترک را به بهانه‌اي بيرون از پارك برد و به دور از چشمان همه او را بغل كرد که...

جوان کثیف دخترک را به بهانه‌اي بيرون از پارك برد و به دور از چشمان همه او را بغل كرد که...

0
512
کد خبر: 14824
میار. زن جواني كه دختر بچه‌اي را در يكي از پارك‌هاي شرقي تهران ربوده بود در تعقيب و گريز اهالي محل به دام افتاد. متهم در بازجويي‌هاي ابتدايي مدعي شد كه قصد سرقت طلاهاي دخترك را داشته است.
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز يك‌شنبه 17‌تيرماه امسال شهرونداني در پاركي حوالي يكي از خيابان‌هاي شرقي تهران متوجه گريه و فرياد‌هاي كمك‌خواهي دختر بچه‌اي شدند كه زني او را بغل كرده بود و با خود مي‌برد. دخترك در حالي كه به شدت گريه مي‌كرد از زن جوان مي‌خواست او را رها كند، اما زن جوان او را محكم به بغل گرفته بود و به سرعت حركت مي‌كرد. رهگذران با ديدن اين صحنه به وي مشكوك شدند و به تعقيب زن جوان پرداختند كه وي با ديدن رهگذران دخترك شش‌ساله را داخل خيابان رها كرد و از محل گريخت. رهگذران و اهالي محل كه تازه متوجه كودك‌ربايي شده بودند، وي را تعقيب كردند و در نهايت زن كودك‌ربا را دستگير كردند و موضوع را به مأموران پليس اطلاع دادند. لحظاتي بعد تيمي از مأموران پليس در محل حاضر شدند و متهم را بازداشت و به كلانتري منتقل كردند. يكي از اهالي محل گفت: دختر شش‌ساله از اهالي محل است و هر روز براي بازي به پارك مي‌آيد. او لحظاتي قبل تنها در گوشه‌اي از پارك در حال بازي بود كه اين زن به او نزديك شد و او را به بهانه‌اي به بيرون از پارك برد و بعد او را بغل كرد كه گريه دخترك بلند شد. ما ابتدا فكر كرديم زن جوان مادر كودك است و قصد دارد او را به خانه‌شان ببرد، اما وقتي صداي كمك‌خواهي او را شنيديم تازه فهميديم كه اين زن دخترك را ربوده است و بلافاصله به كمك او شتافتيم و متهم را دستگير كرديم.
يكي از اعضاي خانواده دختر بچه هم گفت: دخترم داخل پارك بازي مي‌كرد و من لحظه‌اي براي انجام كاري از او دور شدم كه اين زن او را ربوده بود، اما خوشبختانه اهالي محل او را نجات دادند و متهم را دستگير كردند. زن كودك‌ربا پس از تحقيقات ابتدايي به دادسراي امور جنايي منتقل شد و مورد بازجويي قرار گرفت. وي در بازجويي‌ها به ربودن دختر بچه اعتراف كرد و گفت: عصر روز حادثه داخل پارك در حال چرخيدن بودم كه متوجه شدم اين كودك در گوشه‌اي از پارك در حال بازي است. او مقداري طلا همراه داشت كه وسوسه شدم او را بربايم و طلاهايش را سرقت كنم. به همين سبب ابتدا دقايقي او را تحت‌نظر گرفتم و وقتي ديدم مادر و پدرش در آن نزديكي نيستند او را ربودم كه شروع به داد و فرياد كرد. سعي كردم او را آرام كنم، اما فايده‌اي نداشت و در نهايت اهالي محل متوجه شدند و مرا دستگير كردند.
متهم در ادامه به دستور بازپرس جنايي براي تحقيقات بيشتر و روشن شدن زوايايي پنهان اين حادثه در اختيار كارآگاهان پليس‌آگاهي قرار گرفت.
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید