دوشنبه، 10 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » شهری » جزئياتي فجيع از قتل سلاله كوچولو در گنبد+ تصاوير زيبا و جديد از دختربچه كوچولو

جزئياتي فجيع از قتل سلاله كوچولو در گنبد+ تصاوير زيبا و جديد از دختربچه كوچولو

0
6 135
کد خبر: 12905

هشدار: آخرين تصوير در زير اين پست مربوط به جسد كودك بيگناه و قاتل بيرحم اوست. در صورت داشتن بيماري قلبي و سن پايين تر از 18 سال بهتر است نگاه نكنيد.

میار: امسال خبرهاي كودك كشي و كودك آزاري در حالي رو به افزايش است كه در اين ميان سلاله در آق قلا شايد تنها موردي باشد كه به آن زيادي پرداخته نشده است. خبرنگار ما در تماس با محلي هاي اين شهر توانسته است اطلاعاتي فجيع از قتل اين دختربچه زيبا به دست بياورد كه در ادامه مي خوانيد. 

سلاله گنبد 

‌سرهنگ مجید زائری، فرمانده انتظامی شهرستان آق قلا در روز جمعه هفته گذشته گفت: قاتل دختر بچه 5 ساله ساکن یکی از روستاهای این شهرستان در کمتر از 2 ساعت دستگیر شد. بعد از ظهر ‌روز پنج شنبه ناپدید شدن دختر بچه‌ای 5 ساله به نام سلاله در روستای گری از توابع شهرستان آق قلا به پلیس اطلاع داده شد. بلافاصله جستجوی  مامورین انتظامی برای یافتن دختر بچه اغاز شد و در کمتر از دو ساعت فردی 40 ساله در مراتع اطراف روستا شناسایی و دستگیر شد. فرد دستگیر شده در اعترافات اولیه به بزه انتسابی معترف و برای سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شد. علت اولیه قتل خفگی تشخیص داده شده است. جزئیات بیشتر درخصوص نحوه قتل پس از بررسی پزشک قانونی اعلام خواهد شد.

قاتل سابقه دار

پدر بزرگ سلاله هم ‌با اشاره به جزئیات پیدا شدن جسد نوه‌اش، در جمعه هفته گذشته عنوان مي كند: قاتل سلاله سابقه شرارت داشت و مردم روستا از دستش عاصی بودند.

عبدالناصر گری اظهار کرد: ساعت 11 و نیم صبح ‌روز پنج شنبه متوجه شدیم که سلاله گم شده و خبری از ان نیست. بلافاصله با در جریان گذاشتن پلیس و جستجو کردن، فردی که به او مشکوک بودیم را پس از چهار ساعت پیدا کردیم.

پدربزرگ سلاله با اشاره به اینکه قاتل سابقه شرارت نیز داشته است، تصریح کرد: تمام افراد منطقه از دست این فرد عاصی بودند. ما سریع به فکر افتادیم که حتما کار ان باشد و این باعث شد تا به او شک کنیم. قاتل پس از ربودن سلاله، او را به یکی از انبارهای منطقه منتقل کرد و دست و پایش را بست و سلاله به دلیل خفگی جانش را از دست داد.

تحقيقات محلي

غفور (متهم) كه همسر خود را پيش از اين اقدام خود طلاق داده بود براي ارتكاب به قتل انگيزه اي را عنوان كرده است كه به نظر خنده دار مي رسد. يكي از محلي ها در اين زمينه مي گويد: من خودم دو دختربچه دارم. از روز گذشته اين ماجرا  بر جو روستا كلي تاثير منفي گذاشته است. خودم وقتي متوجه ماجرا شدم اول بلندگوي مسجد بود كه اين مفقودي را به ما اعلام كرد. ما هنوز نمي دانستيم كه غفور اين كار را كرده است و به دنبال سلاله تمام مزارع اطراف را مي گشتيم تا اينكه زني از اهالي روستا اعلام كرد كه غفور را در حال انتقال يك گوني ديده است.

اين مرد ادامه داد: به اين ترتيب ما همه به غفور مظنون شديم و دقايقي بعد بلندگوي مسجد اعلام كرد علاوه بر سلاله بايستي دنبال غفور نيز بگرديم چراكه غفور مظنون اين ماجرا است و مدتي بود كه از او خبري نبود و 5 ساعت از اين ماجرا گذشته بود كه بالاخره غفور را اهالي روستا پيدا كردند و به پاسگاه تحويلش دادند. او در پاسگاه هيچ صحبتي نمي كرد تا اينكه ماموران آگاهي آمدند و او را بازجويي فني كردند و بالاخره او لب به اعتراف گشود. خودش با دست خودش ماموران را به مخفيگاه جسد برد. او فرصت نكرده بود جسد را دفن كند و همينطور آن را در مراتع رها كرده بود.

انگيزه گرگ خاكستري

يكي از محلي ها نيز در مورد ارتكاب به قتل از سوي غفور توضيح مي دهد: من كه كاملا مي دانستم كار غفور است. شما قيافه را ببينيد خودتان متوجه اين ماجرا مي شويد. او گرگ است. ما نمي دانستيم كه با چه فجاعتي اين كار را مرتكب شده اما طبق شنيده و ديده هاي محلي ها ابتدا با استفاده از شلوار دختربچه او را خفه كرده است و اين شلوار را به دور گردن سلاله گرده زده و بعد از آن به سراغ جسدش رفته و دست و پاهايش را با روسري سلاله بسته است و در ادامه هم با استفاده از كمربند خودش در گوني را محكم كرده تا بوي گند جسد كسي را به سمت فاجعه نبرد.

براساس اطلاعات به دست آمده پدربزرگ سلاله آقاي عبدالناصر گري است كه در روستاي گري زندگي مي كنند و گري از اين باب به اين روستا گفته مي شود كه در زبان محلي به معناي شتر خاكستري است و در اين روستا شترهاي خاكستري نگهداري مي كردند. تمامي افراد اين روستا با فاميلي گري خوانده مي شوند و قاتل نيز داراي شخصيت آشفته اي است. او پيش از ربودن سلاله دختربچه ديگري كه در همسايگي خودشان بوده را نيز ربوده و همين نشان مي دهد كه انگيزه او از اين كار تنها اختلاف شخصي نبوده است.

غفور در زمينه انگيزه خود عنوان كرده است:‌ چون آشناهاي سلاله به من كمك نكرده بودند تصميم گرفتم اين كار را كنم. يك بار از آنها چيزي خواسته بودم كه به من نداده بودند و به همين دليل اين كار را كردم.

گرگ خاكستري قصه ما 15 سال پيش از اين قصه ازدواجي كرده است كه داستان هاي عجيبي از آن در روستا مي گويند و مشخص شده است كه غفور با عاصي كردن همسرش باعث شده او تصميم به طلاق از اين شوهر را بگيرد.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید