پنج شنبه، 6 اردیبهشت 1403
پایگاه خبری میار » حوادث » پرونده های ویژه » برادركشي در يافت آباد با يك بهانه عجيب/ از خواب بيدارش كردم و كشتمش!

برادركشي در يافت آباد با يك بهانه عجيب/ از خواب بيدارش كردم و كشتمش!

0
397
کد خبر: 31113

میار: پسر جوانی به خاطر رعايت نشدن نوبت خريد نان از سوي برادرش، او را به قتل رسانده بود در دادگاه كيفري يك استان تهران از بابت جنبه عمومي جرم اش محاكمه شد.

به گزارش میار، اول بهمن ماه سال گذشته، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی ماموران کلانتری ۱۵۱ یافت‌آباد از مرگ مشکوک پسر جوانی در بیمارستان شهدای یافت‌آباد با خبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. تیم جنایی روی تخت بیمارستان با جسد پسر ۲۶‌ساله‌ای به نام رحمت روبه‌رو شدند که با اصابت چاقو به کتفش به قتل رسیده بود. نخستین بررسی‌ها نشان از اين داشت كه مقتول ساعت ۱۱ صبح با برادر کوچکترش به نام محمد در خانه‌شان حوالی خیابان ۱۷‌شهریور درگیری مرگباری را رقم زده‌اند که در جریان آن محمد با چاقو به برادر بزرگترش حمله و او را به شدت زخمی كرد. همچنین مشخص شد پس از این حادثه مادرش پیکر نیمه جان او را به بیمارستان منتقل كرده اما در نهایت به خاطر شدت جراحات و خونریزی به کام مرگ فرو رفته است. مادر مقتول در اين زمينه به ماموران گفت: داخل اتاق دیگری بودم که متوجه صدای درگیری دو پسرم شدم. وقتی به داخل پذیرایی آمدم، دیدم رحمت غرق در خون افتاده است. بلافاصله او را به بیمارستان رساندم، اما تلاش‌های پزشکان نتیجه نداد و پسرم فوت کرد.

ماموران پلیس در ادامه برای دستگیری متهم و تحقیقات راهی محل حادثه شدند و قاتل را بازداشت کردند در حاليكه او آلت قتاله را در چاه فاضلاب معدوم كرده بود. متهم پس از اعتراف به قتل برادرش و اظهار پشیمانی به دستور بازپرس جنايي به بازسازي صحنه جنايت پرداخت و در ادامه پس از تكميل پرونده، عليه او قرار به جلب دادرسي صادر شد تا پرونده اش براي محاكمه به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شود.

روز گذشته پرونده محمد در دادگاه مورد بررسي قرار گرفت و در ابتداي جلسه مادر قاتل از قصاص اعلام گذشت کرد و گفت حاضر به قصاص پسر کوچکش نیست. به این ترتیب محمد از جنبه عمومی جرم در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی قربانزاده پای میز محاکمه ایستاد.

 در ابتدای این جلسه محمد گفت: من برادرم را خیلی دوست داشتم. پدرمان چند سال پيش فوت کرد و من و برادرم همراه مادرمان زندگی می کردیم. چند روزی بود سر خرید نان با هم اختلاف پیدا کرده بودیم. برادرم تنبلی می کرد و من چند بار به او اعتراض کردم. اما یاسر می گفت چون من از او کوچکتر هستم همیشه باید نان بخرم. آخرین بار سر این ماجرا با هم درگیر شدیم. من که ناراحت شده بودم خانه را ترک کردم. چند ساعت بعد به خانه برگشتم و دیدم برادرم خوابیده است. با دیدن او عصبانی شدم و او را بیدار کردم اما او به یکباره سیلی به صورتم زد و شروع به فحاشی کرد. من واقعا قصد دعوا نداشتم اما او به سمت من حمله ور شد و من که کنترل اعصابم را از دست داده بودم کارد میوه خوری را برداشتم و نمی دانم چطور کارد با گردن برادرم برخورد کرد و خون فواره زد. مادرم از قصاص من صرف نظر کرد و همین موضوع من را شرمنده كرد. می دانم اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند و به مادرم قول داده ام تا پس از آزادی از زندان گذشته را برای او جبران کنم.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا براي تعيين سرنوشت متهم تصميم گيري كنند.

تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید