پنج شنبه، 30 فروردین 1403
پایگاه خبری میار » اجتماعی » شهری » تنگه احد ایران را فراموش نكنيد؛‌ ما زنده ايم!/ گزارشي تفصيلي از سيستان و بلوچستاني كه در حال نابوديست

تنگه احد ایران را فراموش نكنيد؛‌ ما زنده ايم!/ گزارشي تفصيلي از سيستان و بلوچستاني كه در حال نابوديست

0
1 782
کد خبر: 20168
میار: اين پيامي است از مردم سيستان و بلوچستان. آنها را دريابيد. براي لحظه اي و لحظه اي آنها را درك كنيد و باور كنيد كه زندگي در شرايط بحراني سيستان و بلوچستان جان به لب شان رسانده است.

سیدخلیل موسوی نیا/ نام دیگر بحران را سیستان و بلوچستان باید گذاشت. اینطور بهتر می شود اوضاع استانی را توضیح داد که مدت هاست در انواع مشکلات غرق شده و دست و پا می زند و هر بار هم مسئولی وارد عمل می شود و جسم نیمه جان سیستان و بلوچستان را تنفس مصنوعی می دهد بلکه چند دقیقه ای بیشتر این استان را زنده نگه دارد اما ای کاش مسئولي به فكر باشد و این جسد نیمه جان را لااقل براي چند صباحي از دریای مشکلات بیرون بکشد تا به این صورت سیستان و بلوچستان و مردمانش بتوانند دقايقي نفس راحت بکشند اما مثل اینکه این وسط کسی نمی خواهد مردم سیستان و بلوچستان در امان باشند، مثل اینکه برای افرادی خوشی در بلوچستان استخوان در گلو است. اي كاش زودتر از آنكه وقتش سر برسد سيستان و بلوچستان و مردمش را دريابيد.

آب و هوا در استان

همین چند وقت پیش بود که شبکه های اجتماعی پر بود از تصاویر مربوط به زنان و مردانی که در اهواز و خوزستان برای گرفتن آب گالن به دست صف کشیده بودند. این تنها در آبادان یا اهواز رخ نمی دهد بلکه چنین اتفاقاتی را می توانید بيشتر از همه در سیستان و بلوچستان نیز ببینید. از این دست گرفتاری ها و بلایای طبیعی که جزو ابتدایی ترین مشکلات گریبانگیر سیستان و بلوچستانی ها شده است باز هم وجود دارد. همانطور که در اهواز کم و بیش ریزگردها بلای جان مردم شان شده اند در سیستان نیز چنین مشکلاتی همچنان در جریان هستند. سيستان و بلوچستان از وقتی که کم آبی در آن شایع شده است بيشتر روزهايش را با مسئله ریزگردها دست و پنجه نرم می کند اما باید این را هم اضافه کنیم که آمار ریزگردها و افزایش آن ها در این دو سال خیلی فجیع تر از آن است که حتی بتوانید با اهواز برابری اش بدهید. در برخی از روستاهای زابل با تشت گرد و خاک را از خانه بیرون می آورند و اخیرا عکس هایی از قبور شهدای یکی از روستاها در فضای مجازی پخش شده است که نشان می دهد قبور به طورکامل به زیر شن رفته است!

مدیرکل هواشناسی استان سیستان و بلوچستان نيز با بیان اینکه در هفت ماهه نخست امسال تعداد روزهای همراه با طوفان گرد و خاک در زابل نسبت به مدت مشابه سال قبل 500 درصد افزایش یافته است در ادامه توضیحات بیشتری در مورد تبعات این طوفان ها داد و گفت: در این مدت فراوانی وزش بادهای با سرعت 90 کیلومتر بر ساعت و بیش از آن 700 درصد رشد داشته است‌. علاوه بر این فراوانی وقوع وزش بادهای با سرعت بیش از 100 کیلومتر در 33 سال اخیر بی سابقه بوده است. در واقع از ابتدای امسال تا پایان مهرماه حدود 31 روز سرعت وزش باد‌های منطقه‌ای زابل به بیش از 100 کیلومتر بر ساعت رسیده است‌. همچنین به لحاظ تکرار روزهای همراه با طوفان گرد و خاک باید گفت امسال شرایط ویژه ای در زابل حاکم است به نحوی که در هفت ماه نخست امسال 18 روز این پدیده در شمال استان گزارش شد که به نسبت سال گذشته که فقط سه روز طوفانی رقم خورد، 500 درصد افزایش را نشان می دهد‌.

وی با اشاره به اینکه گرد و غبار طوفان‌های زابل 40 شهر و هشت هزار روستای سیستان و بلوچستان را فرا می گیرد در ادامه گفت: در 21 مرداد ماه امسال هر 20 گزارش جوی ایستگاه هواشناسی زابل به پدیده طوفان گرد و خاک اختصاص یافت و برای نخستین بار در چند سال اخیر بیش از یک شبانه روز طوفان و گرد و خاک مداوم و پیوسته در این ایستگاه گزارش شد. به طوریکه بیشینه سرعت وزش باد به 119 و کمینه آن به 86 کیلومتر بر ساعت رسید‌. در این روز بیشینه غلظت ذرات معلق با اندازه 10 میکرون در هر مترمکعب هوای زابل به نه هزار و 43 میکروگرم بر متر مکعب معادل 60 برابر حد مجاز ‌رسید‌.

آقای حیدری در انتها درباره کانون های تولید گرد و غبار شمال استان نیز این توضیحات را اضافه کرده است: بر اساس بررسی تصاویر سنجش از دور، بخش های مختلف تالاب های هامون هیرمند، هامون صابوری و هامون پوزک مهمترین چشمه های تولید گرد و غبار شرق کشور هستند‌. همان گونه که تالاب های هامون با افغانستان مشترک است، کانون های تولید گرد و غبار نیز با این کشور مشترک است به طوری که بخشی از چشمه های تولید گرد و غبار در خارج از مرزها و بخش دیگر در داخل کشور قرار دارد‌. علاوه بر این ها بخشی از کانون ها تولید گرد و غبار خارج از تالاب هامون قرار گرفته اند که به لحاظ موقعیت جغرافیایی در شمال و جنوب این تالاب ها قرار دارد. ضمن اینکه تعداد محدودی کانون محلی به ویژه اطراف شهرستان زهک نیز وجود دارد که سطح آن ها زیاد نیست و قابل کنترل است.

آمار باورنكردني قاچاق سوخت

آمار کشفیات سوخت قاچاق نشان می‌دهد که بیشترین حجم قاچاق از مرزهای استان‌های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کردستان به کشورهای افغانستان، پاکستان و ترکیه اتفاق افتاده است. برای مثال در شش ماهه نخست امسال میزان مصرف بنزین سیستان و بلوچستان 32 درصد و میزان مصرف نفت گاز 34 درصد رشد داشته است. در حالی که این رشد در مدت مشابه سال قبل به ترتیب 7.7 درصد و هفت درصد بوده است. همچنین 120 هزار کارت سوخت مهاجر به این استان تاکنون باطل شده است. البته با نگاهی به آمار رشد مصرف این استان می‌توان دریافت که کل افزایش مصرف بنزین حدود 400 هزار لیتر در روز بوده است. با این حساب شاید برخی ارقام اعلامی برای رشد قاچاق بنزین و گازوئیل چندان واقعی نباشد. نظیر 40 میلیون لیتر در روز و یا حتی 20 میلیون لیتر در روز. با بررسی‌های دقیق‌تر متوجه می‌شویم که برای قاچاق 20 میلیون لیتر بنزین در روز باید حدود هزار نفتکش 20 هزار لیتری هر روز از ایران خارج شود که چندان کار آسانی نیست. البته راه‌های قاچاق متنوع است. از حمل با نفتکش گرفته تا چهارپا و موتورسیکلت. در این باره اما علی مؤیدی، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز در نوزدهم مهر ماه سال‌جاری اعلام کرده که در مدت سه ماهه تابستان امسال، بیش از یک میلیارد لیتر بنزین به صورت قاچاق از کشور خارج شده که می‌توان گفت قاچاقچیان روزانه بیش از 11 میلیون لیتر بنزین را به خارج از کشور قاچاق کرده‌اند. مسئولان برای مقابله با این معضل مدام در حال تقویت نظارت در مرزها و جایگاه‌های سوخت و راهکاری برای اجباری شدن استفاده از کارت‌های سوخت شخصی هستند اما خودتان هم به عدد اعلام شده دقت کنید. 11 میلیون لیتر در روز یعنی یک فاجعه در مرز در حال رخ دادن است.

اگر در نظر بگیریم که هر وانت بتواند دو تن بار با خود حمل کند (وانت نیسان حداکثر ظرفیت مجازش 750 کیلوگرم است که با تغییراتی می‌توان تا دو تن بار را در آن جای داد)، برای قاچاق 11 میلیون لیتر بنزین به 5500 دستگاه وانت نیسان نیاز خواهد بود. حال اگر این کار با خاور انجام شود، به ناوگانی با حدود سه هزار خاور نیاز خواهد بود و اگر تریلی هم برای این کار مورداستفاده قرار گیرد حدود 750 تریلی باید استفاده شود. فکر تردد این تعداد خودرو دور از چشم مرزبانان واقعاً احساس بدی به ایرانی جماعت می‌دهد. این یعنی تروریست‌ها هم به همین راحتی می‌توانند به کشور رفت‌وآمد کنند.

اعتیاد و مواد مخدر

مواد مخدر دامان خانواده هاي زيادي را در سيستان و بلوچستان گرفته است و اين بلاي خانمان سوز در بعضي از خانواده ها همه گير است. شايد يكي از دلايل اين موضوع اين باشد كه كشفيات مربوط به مواد مخدر در اين استان نزديك به 28 درصد تمامي كشفيات در ايران است. براي درك مسئله اعتياد در سيستان و بلوچستان بايد از خانواده اي در اين استان بگوييم كه هفت پسر ليسانسه معتاد در خانه دارند. چنين چيزهايي در اين استان خيلي مسئله طبيعي است و آرزوي بعضي از خانواده هاي سيستان و بلوچستاني كه اعتياد دامانشان را گرفته اين است كه افراد به جاي رفتن به سمت مواد مخدر صنعتي فقط به شيره و ترياك روي بياورند. اينها عين واقعيت است. وقتي از همين خانواده علت اعتيادشان را مي پرسيم مي گويند كه به دليل ارزان بودن و در اختيار بودن مواد مخدر و از طرفي نبود هيچ مكان فرهنگي و تفريحي در نزديكي محل زندگي مان به اعتياد روي آورده ايم.

سرپرست شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر سیستان و بلوچستان نيز با بیان اینکه 5.71 درصد از جمعیت استان معتاد هستند، مي گويد: 80 درصد کشفیات مواد مخدر صنعتی مربوط به هروئین، مرفین و شیشه است. از آنجایی که نرخ شیوع اعتیاد در سیستان و بلوچستان از 3.2 درصد سال 90 به 5.7 درصد در سال 94 رشد پیدا کرده، لازم است مداخله جدی در مساله توسعه مراکز کاهش آسیب داشته باشیم. بیشترین مصرف مواد مخدر در سیستان و بلوچستان به دلایل مختلف از جمله فشارهای روانی ناشی از بیکاری و فقر اقتصادی بر گرفته از خشکسالی و همسایگی با کشور افغانستان و دسترسی آسان تر به مواد مخدر به حوزه سیستان و بلوچستان اختصاص دارد.

جاده هاي مرگ

نگاهي به آمار كشته هاي تصادفات جاده اي در سيستان و بلوچستان داشته باشيد. انگار قرار نيست تصادفي گزارش شود اما در آن لااقل دو كشته نداشته باشيم و گاهي هم كشته هاي يك تصادف به بيش از 4 نفر مي رسند. اينها آماري نيست كه روي هوا گفته باشيم. براي مثال در مرداد ماه سال جاري تصادفي اعلام شد كه 12 كشته برجاي گذاشته بود. خبر نيز از اين قرار بود كه در تصادفی دلخراش در مسیر خاش – ایرانشهر 11 سرنشین یک خودرو در دم جان باختند كه هفت مصدوم این حادثه به بیمارستان خاش منتقل شدند و یک نفر از آنان هم در بیمارستان فوت کرد و حال دو نفر دیگر از مصدومان وخیم است. در ادامه گزارش اين خبر آمده بود كه سرهنگ بهروزی، فرمانده  پلیس راه سیستان و بلوچستان علت این حادثه را انحراف به چپ خودروی وانت تویوتا اعلام کرده و گفته بود تمامی فوت شدگان و زخمی ها،  سرنشینان خودروی وانت هستند.

آيا فكر مي كنيد اين تنها يك تصادف بوده است. پس حتما با دقت بيشتري به آمار نگاه كنيد. در خبر ديگري كه مربوط به 14 فروردين ماه سال جاري مي باشد آمده است رئیس مرکز مدیریت حوادث و فوریت‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مدعي شده حادثه رانندگی در مسیر زاهدان به خاش چهار کشته و هفت مجروح برجای گذاشته است.

براي فهميدن فاجعه اي كه ما منظورمان است تنها كافي است كلمه تصادف را به همراه هركدام از جاده ها و شهرهاي اصلي سيستان و بلوچستان سرچ كنيد تا بفهميد جاده هاي مرگ در كجاي ايران قرار گرفته اند اما براي درك بهتر مسئله در ادامه توجه تان را به مصاحبه اي جلب مي كنيم كه خبرگزاري تسنيم آن را همين اوايل امسال منتشر كرده است.

غلامرضا باغ شیرین رئیس اداره پیشگیری‌های امنیتی انتظامی دادگستری سیستان و بلوچستان با بیان اینکه هر دو ساعت یک تصادف در جاده‌های استان رخ می دهد، اظهار کرد: براساس این آمار به طور متوسط هر 12 ساعت یک نفر در جاده‌های استان به واسطه تصادف جان خود را از دست داده است. در سال گذشته سه هزار و 427 تصادف جاده‌ای در استان رخ داده که نشان می‌دهد هر دو ساعت یک تصادف رانندگی توام با جراحت در استان رخ می‌دهد. با وجود رتبه‌های سوم و چهارم کشوری از نظر میزان راه‌های جاده‌ای در کشور، این استان از نظر طول بزرگراه دارای شاخص چهار است در صورتی که شاخص کشوری 22 است و از این نظر رتبه آخر کشور را داریم.

به گفته رئیس اداره پیشگیری‌های امنیتی انتظامی دادگستری استان بخش عمده‌ای از این معضلات به ویژگی‌های ساختاری استان برمی‌گردد، زیرا در سیستان وبلوچستان نسبت به میزان برخورداری فاصله عمیقی با دیگر استان‌ها داریم.

باغ شیرین پرحادثه‌ترین محورهای استان را براساس داده‌های وقوع تصادفات، محورهای زاهدان - خاش، ایرانشهر- بمپور، ایرانشهر-بزمان، خاش - ایرانشهر، زابل - زاهدان، ایرانشهر - نیکشهر و چابهار - جکیگور  دانست و گفت: این محورها بیش از چهار تا پنج درصد از سهم تصادفات کل جاده‌های استان را به خود اختصاص داده‌اند.

شناسنامه نداریم!

یک لحظه فکر کنید با فردی صحبت می کنید که شناسنامه ندارد. شاید در وهله اول باورتان نشود اما وقتی باور کردید به او چه پیشنهادی می دهید، شاید به او بگویید برود ثبت احوال اما اینقدرها هم آسان نیست. شهروندی زابلی که با بی شناسنامه های زیادی در زابل و اطرافش سر و کار دارد می گوید: جمع کثیری از این بی شناسنامه‌ ها مربوط به پرونده گروه عشایری در سال 64 است که حتی به رغم پرداخت یک میلیون تومان به پزشکی قانونی اما همچنان شناسنامه ای ندارند. شناسنامه هویت نیست اما دردسر نداشتنش کمتر از بی هویتی نیست. برای مثال در نظر داشته باشید که یک بی شناسنامه حتی نمی تواند بیمه شود و به تبع آن یک بیماری ساده برایش خرج گزاف خواهد داشت یا پدر و مادری را در نظر بگیرید که حتی نمی توانند بچه شان را در مدرسه ثبت نام کنند. شما برای کوچکترین شیئ سند داری که قرار است به اسم تان بخورد باید کارت ملی داشته باشید.

ختم کلام این را بگویم که باید شناسنامه داشته باشید نه به این دلیل که بدون آن بی هویت اید بلکه به این دلیل که می خواهید به زندگی ادامه بدهید و در این روزگار بدون شناسنامه بودن کم از بی هویتي نیست.

سیستان و بلوچستان یا مشکلستان

علی ملایی، یک فعال اجتماعی است که مدت ها در زمینه سیستان و بلوچستان فعالیت هایی انجام داده است، او می گوید سیستان و بلوچستان هر دو در حال غرق شدن در دریای مشکلاتی هستند که مسئولان بی کفایت استان به آنها دامن زده اند و اي كاش مسئولان به اين خطه خطير كه رهبري از آن به عنوان تنگه احد ايران ياد كرد توجه بيشتري داشته باشند. با او در مورد زندگی سخت مردم سيستان و بلوچستان صحبت كوتاهي انجام داده ايم.

از مشکلات مربوط به آب سیستان و بلوچستان بگویید؟

مسئله آب سیستان و در واقع زابل به مدت ها پیش باز می گردد و بلوچستان كه اوضاع از سيستان هم بدتر است. در سال 1350 بود که یک قرارداد بین ایران و افغانستان عقد شد و کشور همسایه متعهد شد که انشعابی از هیرمند به سوی زابل روانه کند و در این موقع بود که سه چاهنیمه ساخته شد و بعد ها نیز به دلیل اینکه خطر خشکسالی و مهاجرت بیشتر احساس شد چاهنیمه شماره چهاری نیز در دوره ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی ساخته شد که از آن تا مدت ها استفاده ای نمی شد و خروجی هم نداشت اما دو سه سال اخیر بالاخره برای آن هم یک خروجی ساختند. امسال دیگر افغانستان هیچ آبی به ایران نداد در حالیکه باید افغانستانی که به ایران به شدت وابسته بود چنین رفتاری نمی کرد اما گفتند ما قرار بود آب را فقط به زابل بدهيم اما چرا زاهدان نيز از آن استفاده مي كند و همين را بهانه كردند و گفتند كه ديگر به شما آب نمي دهيم. سدکجكي را آمریکا برای افغانستانی ها ساخته و از آن سدهایی است که با آن به تولید برق روی آورده اند که به نظر می آید آمریکا در آب ندادن افغانستان به ایران دخیل باشد. از وقتی که این اتفاقات افتاده چاهنیمه ها به دلیل اینکه آب شان راکد شده است جلبک بسته اند و حالا هیچ مسئولی هم جوابگو نیست و مشخص هم نيست كه این اتفاقات به زودی به کجا ختم خواهد شد. همین امسال مازندران نذر آب داشت و با تانکرهای آب برای سیستان و بلوچستان که از کم آبی همیشه رنج می برند آب فرستاد اما خب همان هم سهمیه بندی بود و برای بعضی از روستاها یک و نهایتا دو گالن آب می دادند.

با این شرایط زندگی بر مردم این استان چطور می گذرد؟

راستش را بخواهید این عرق وطن پرستی ماست كه باعث شده است در هر شرایطی که فکرش را بکنید اینجا بمانیم اما مگر تا چقدر می شود دوام آورد. ما اینجا در بحران زندگی می کنیم. البته این را منکر نمی شوم که موج مهاجرتی که جدیدا اتفاق افتاده باعث شده است روستاهای مرزی حتی در مواردي خالی از سکنه شوند اما خب بالاخره با این شرایط ماندن و ساختن خیلی سخت است. شما فکرش را بکنید بی آبی آمد و بعد از آن بی کاری آمد، چرا؟ چون بیشتر مشاغل اهالی اینجا کشاورزی، دامپروری و صیادی بود که با توجه به این بی آبی ها حالا 90 درصد مردم بیکار خواهند شد. بعد از این همه دردسر حالا طوفان های بالای 100 کیلومتر و خشکسالی کامل نیز به آنها اضافه شده است. از طرفی مثل اینکه قحطی نیز به زودی به آنها اضافه خواهد شد. یکی از دوستان عکسی ارسال کرده بود که در آن نشان می داد مغازه هاي زهك در حال خالی شدن است و در بیشتر موارد نیز اینها را افغانی ها می خرند و در اقدامی بی سابقه به آن سمت مرز می برند و عجیب این است که مرزبانان نیز به آنها اجازه این کار را می دهند. شما فرض کن الان که ما داریم صحبت می کنیم 1000 افغانی 180 هزار تومان می ارزد و قيمت اجناس در ايران خيلي كمتر نسبت به افغانستان تمام مي شود، پس منطقی است که یک افغانی برای خرید مایحتاجش به این سمت بیاید و از سیستان خرید کند.

آیا از این بادها و خشکسالی و طوفان نمی شود استفاده بهینه ای هم کرد؟

بررسی هایی که کارشناسان انجام داده اند نشاندهنده این است که می شود اما نمی دانیم چرا مسئولان در این زمینه ها کوتاهی می کنند. شما در نظر بگیرید در اینجا ما طوفان و نور خورشید داریم. به نظرتان توربین های بادی و سلول های خورشیدی در این منطقه برای تولید برق و صادر کردن آن به کشور همسایه که قرار است به ما اجازه بدهد از آب هیرمند بهره مند بشویم کارآیی ندارد. ما بالاخره باید کشور افغانستان را به خودمان وابسته کنیم که آنها نیز با ما در دادن آب هیرمند همراهی کنند. ما حقآبه مان را می خواهیم.

به نظر می رسد بی آبی مشکل اصلی این منطقه است؟

بله. ما قبل از سال 50 به طور طبیعی گودال هایی داشتیم که از آب آنها استفاده می کردیم. از وقتی که آن گودال ها با توجه به خشكسالي خشك شدند معاهده ای بین افغانستان و ایران منعقد شد و سه چاهنیمه تاسیس کردند که آنها آب منطقه را تامین می کردند و از هیرمند به ما حقابه می دادند. درواقع بی آبی باعث شده بود طوفان ریزگردها را وارد مناطقی مانند زابل و روستاهای اطراف کنند که همین مسئله موجب می شد به خودی خود ساکنان به فکر مهاجرت به شهر های دیگر بیفتند تا لااقل هواي سالمي داشته باشند اما با راه افتادن سه چاهنیمه، مسئله ریزگردها و گرد و غبار نیز حل شد و به همین دلیل دیگر به آن شدت مهاجرت به شهر ها صورت نگرفت و مرزها نیز خالی نشدند اما از وقتي كه آمريكا سد كجكي را براي مردم افغانستان ساخت كم كم آب نيز از هيرمند به هامون نرسيد و چاهنيمه ها نيز كه سرچشمه شان از رود هاي آمده از كابل بود به توجه به سدهاي ساخته شده روي رودها در افغانستان بي آب شدند. به قول معروف با سيمان خودمان سد بر حقابه مان مي سازند.

دولت و رهبری هم کمکی به کم آبی و بحران های سیستان و بلوچستان کرده اند؟

بله اما نمی دانیم این بودجه هایی که می دهند به کجا می رود. مسئولان پاسخگو و شفاف نیستند. به شخصه رهبری دستور داده بود 2700 میلیارد تومان برای مسئله آب های زیرزمینی در سیستان و بلوچستان تخصیص داده شود اما مشخص نیست پروژه به کجا رسیده و اینطور که مشخص است مثل مابقی پروژه ها نیمه رها شده است. برای مثال یک پروژه دیگری بود به نام نیم لوله ها که با آن قرار بود آب را به زمین ها برسانند اما آن هم نیمه رها شده است. مشخص نیست اینجا چه خبر است. مسئولان چرا کوتاهی می کنند مشخص نیست و واقعا از دست شهروندان نیز کاری بر نمی آید. چون اصلا مسئولان به صورت مستقیم با مردم صحبت نمی کنند و از مشکلات ما با خبر نيستند. آنها فقط کار خودشان را می کنند. برای مثال شما شهردار را در نظر بگیرید که همین چند وقت پیش خبر دستگیری اش رسانه ای شد و مشخص شد که 34 میلیارد تومان را تضییع کرده اند. به خاطر همین کوتاهی ها بود که مردم رفتند و در شورای شهر را نیز گل گرفتند.

به نظر شما مسئله شیعه و سنی نیز در این اتفاقات تاثیر گذار است؟

مسئله شیعه و سنی که ابدا مشکلی ایجاد نکرده است اما مسئولان با نگاه خاص شان به شیعه و سنی گاهي تفرقه انكني مي كنند. برای مثال یک رئیس جمهور رای های سنی ها را می خواهد در نتیجه به بلوچ ها نگاه ویژه ای می کند (جمعيت بلوچ ها از سيستاني ها بيشتر است) و همین موضوع سرآغاز مشکلات بعدی و تفرقه اندازی ها می شود.

با این تفاسیر امیدی به اصلاح دارید؟

اگر امید نداشتم که این همه سعی و تلاش نمی کردم. مسئولان باید بخواهند که بشود وگرنه با این شیوه که آنها در پیش گرفته اند هیچوقت هیچ اتفاقی در سیستان و بلوچستان نخواهد افتاد جز اینکه اینجا خالی از سکنه مي شود. هنوز مرزنشينان زيادي هستند كه به روستای خود وفادارند و از آنجا مهاجرت نکرده اند و اين به خاطر غيرت آنهاست وگرنه تحمل چنین شرايطي در مرز واقعا غیر ممکن است. باید شما برای درک بهتر مسئله به ماجرای سوخت رسانی به سیستان و بلوچستان توجه کنید. هر سال ما مشکل داریم و در حاليكه سال گذشته آقای روحانی قول داد که مسئله به طور کامل رسيدگي شود و گاز رسانی انجام شود اما هيچ اتفاقي نيفتاد بلكه بدتر هم شد. زمستان و پاییز گذشته گفتند راه مشکل است و کامیون های سوخت رسانی نمی توانند به موقع به مقصد برسند و تابستان و بهار امسال نیز گفتند به دلیل اینکه کامیون دارها اعتصاب کرده اند نمی توانیم به راحتی سوخت رسانی کنیم. همیشه ما در دل مشکلات زیسته ایم و انگار این مشکلات تمامی ندارد. ای کاش فردی به فکر سیستان و بلوچستان مرده بیفتد. به خدا اينجا هم ايراني زندگي مي كند. به فكر سيستان و بلوچستاني ها باشيد. نگذاريد اين خطه مهم مملكت از هر روز خلوت تر و بي جمعيت تر شود وگرنه همانطور كه رهبر از اينجا به عنوان تنگه احد ايران ياد كرد دشمن از همينجا نفوذ خواهد كرد و از همينجا نقشه هميشگي اش (تكه تكه كردن ايران) را عملي خواهد كرد.

سيستان و بلوچستان از قاب حوادث تروریستی

قصد داشتیم در این آمار یکی از حوادث را از مابقی تلخ تر معرفی کنیم اما هرچه فکر کردیم دیدیم همه این حوادث تروریستی به یک اندازه تلخ و منفور هستند. در ادامه با عرض تسلیت به بازماندگان تمامی حوادث تروریستی در سیستان و بلوچستان و جهان، اعلام می کنیم مبنای این آمارها حوادث اخیری بودند که بیش از 10 کشته برجای گذاشته اند وگرنه آمار حوادث تروریستی در سیستان و بلوچستان که کمتر از 10 کشته برجای گذاشته باشد بیشتر از این چند مورد است.

سال 84

کشتار تاسوکی که منجر به کشته شدن 21 نفر شد در سال 84 رخ داده است. براساس این گزارش، روز 25 اسفند این سال بود که این حادثه تروریستی توسط گروه تروریستی جندالله، در جاده زاهدان-زابل در فاصله نزدیک به 10 کیلومتری پاسگاه تاسوکی انجام و سبب کشته و زخمی شدن 28 تن شد. دست‌کم هفت نفر دیگر نیز در این حادثه گروگان گرفته‌شدند. یک تن از گروگان‌ها نیز در طول اسارت شهید و شش تن دیگر به تدریج طی ۲۰۰ روز آزاد شدند.

سال 85

صبح 25 بهمن ماه سال 85 در مسير حرکت يک دستگاه اتوبوس متعلق به نيروي مقاومت بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در بلوار ثارالله زاهدان، تروریست ها با يک انفجار 18 نفر را به کام شهادت رساندند و چندين تن ديگر را زخمي کردند كه بلافاصله بعد از اين حادثه، مسوولان امنيتي و انتظامي با گسترش يک تور امنيتي عوامل اين حادثه تروريستي را دستگير کردند.

سال 87

سه ماه پس از حمله گروهك تروريستي جندالله به پاسگاه سراوان و گروگان گرفتن 16 سرباز نيروي انتظامي مستقر در اين پاسگاه اسماعيل احمدي مقدم در يك نشست خبري بر شهادت ماموران صحه گذاشت و گفت: براساس شواهد ما فكر مي كنيم تعدادي از گروگان ها به شهادت رسيده باشند.

براساس این  گزارش، حمله به پاسگاه سراوان در تاریخ 23 خرداد ماه به وقوع پیوست که در انتها منجر به شهادت 15 تن از گروگان ها شد.

بازهم در این سال حادثه داشته ایم و در حادثه تروریستی دیگری در شب هفتم خرداد ماه همان سال، در مسجد علی ابن ابی طالب (ع) 23 نفر به شهادت رسیدند.

سال 88

26 تیر ماه این سال چند تن از فرماندهان عالي‌رتبه سپاه پاسداران در محل برگزاری نمایشگاه صنایع دستی حوالی شهرستان سرباز به شهادت رسيده‌اند. حسن البحراني، خبرنگار الجزيره در آن سالها در تهران حضور داشت و وی با اشاره به تلاش فرماندهان سپاه پاسداران براي برگزاري ديدار با هدف وحدت شيعه و سني، تصريح كرد: هدف از اين حمله فرماندهان سپاه بوده است. براساس منابع رسمی در این حادثه 41 نفر و بنابرگفته های محلی 57 نفر شهید شدند.

سال 89

شب 24 تير ماه سال 89 دو انفجار در مسجد جامع شهر زاهدان به وقوع پیوست که منجر به شهادت 27 نفر از هموطنانمان شد.

انفجار اول در محل ورودی مسجد بوقوع پیوست و انفجار دوم نیز هنگام تجمع آمبولانس ها و خدمت رسانی بـه زخمی ها در خیابـان آزادی جنب مسجد جامع اتفاق افتاد. هنگام وقوع دو انفجار مراسم دعای کمیل به مناسبت میلاد امام حسین (ع) در مسجد جامع زاهدان برپا بود .

گفتني است اين اولين عمليات تروريستي یاران ريگي پس از اعدام وي مي باشد اما این فاجعه تنها حادثه تروریستی این سال نبود. بلکه مدتی بعد و در تاسوعای این سال یعنی 24 آبان ماه واقعه دیگری به وقوع پیوست که فجیع تر از حادثه قبلی بود. شمار شهداي اين واقعه تروريستي كه عناصر باقي‌مانده گروهك ريگي مسئوليت آن را برعهده گرفتند به 39 تن رسيد. این حادثه در چابهار به وقوع پیوست.

سال 92

در سال 92 حمله تروریست ها به مرز سراوان 14 شهید برجای گذاشت. بنابراین گزارش، شب سوم آبان این سال، در حمله تروریست ها به مرز سراوان 14 مرزبان به شهادت رسیدند.

سیستان و بلوچستان در قاب حوادث جنایی اخیر

مبنای انتخاب این دو حادثه فجیع، تنها رسانه ای شدن آنها می باشد و از حوادث رسانه ای نشده اطلاعات چندانی در دست نداشتیم و به همین دلیل از آنها چیز زیادی ننوشتیم.

سال 95

عامل قتل عام هشت کودک، زن و مرد در ایرانشهر كه همچنان از اعدام شدن يا نشدنش خبري از سوي مقامات و منابع اعلام نشده است پس از دستگیری به قتل کودکان در برابر چشمان پدرش اعتراف کرده است.

سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس وقت سیستان و بلوچستان در تاريخ 25 دي ماه سال 95 در زمينه دستگيري متهم پرونده قتل فجيعي در ايرانشهر گفته بود: در پی قتل هشت نفر از اعضای دو خانواده در تاریخ 20 دی امسال در روستای نصیر آباد شهرستان ایرانشهر، اقدامات و فعالیت های کارآگاهان پلیس برای شناسایی و دستگیری عاملان آغاز شد. در حالیکه هیچ ردی از متهمان وجود نداشت، ماموران پلیس در بین تحقیقات از اهالی روستا به دو پسرخانه 26 و 27 ساله مظنون شده و آنها را امروز دستگیر کردند. این دو متهم در بازجویی های اولیه به دخالت در قتل اعتراف کرده اما مدعی شدند قاتل اصلی مرد جوانی است که در حال فرار به پاکستان است.

به گفته رئیس پلیس سابق سیستان وبلوچستان، با اعترافات این دو متهم، تیم های ویژه پلیس آگاهی استان با همکاری سربازان گمنام امام زمان(عج) به میرجاوه اعزام و توانستند متهم را که قصد داشت با موتور سیکلت به پاکستان فرار کند، دستگیر کنند.  ماموران در ادامه رسیدگی به این پرونده متهم دیگر این پرونده را نیز در شهرستان میرجاوه شناسایی و وی را به همراه یک قبضه سلاح کلاش مقادیری مهمات در مخفیگاهش به همراه سه فرد دیگری که در فرار و نگهداری وی فعالیت داشتند دستگیر کردند.  متهم در بازجویی های اولیه مدعی شد شوهر خواهر صاحبخانه در قتل پدر و برادرش دست داشته و برای اینکه از آنها انتقام بگیرد همه اعضای خانواده این فرد را به رگبار بسته است. عامل این جنایت ادعا کرد دو متهم دستگیر شده  دیگر که در این رابطه دستگیر شده اند، هیچ ارتباطی با قتل ندارند و تنها در صحنه جنایت حاضر بوده و این فرد به تنهایی به مقتولان شلیک کرده است.

سال 97

همين امسال بود كه خبر تجاوز به 41 زن و دختر در فضاي مجازي مثل توپ تركاند. اصل ماجراي تجاوز به 41 زن و دختر از سوي متهمي مطرح كه توسط پليس پيش از عيد فطر امسال بازداشت شده بود كه در انتها با بازداشت هر چهار متهم اين پرونده قرار به رسيدگي سريع به موضوع شد و علي موحدي راد، دادستان عمومي و انقلاب زاهدان نیز در این باره گفت:‌ فعلاً 3 نفر تحت عنوان آدم‌ربایی و تجاوز به عنف شکایت کرده‌اند و از 3 شاکی یادشده فقط یک نفر حاضر به انجام معاینات در پزشکی قانونی شده است!

وي چندي بعد با اعلام خبر دستگيري تمامي متهمان پرونده گفت: با اقدامات گسترده اطلاعاتی و فنی چندماهه محل فرار و تردد آخرین متهم متواری با هویت الف.ب در استان‌های همجوار تحت رصد و چتر اطلاعاتی قرارگرفت که علی‌رغم استفاده از چند هویت جعلی نهایتاً به محض مراجعت به شهرستان چابهار و استقرار در مکان امن با هدایت فنی مرکز شاهد پاوا سیستان وبلوچستان توسط تیم های عملیاتی پاوا چابهار محل اختفای سوژه شناسایی و در یک عملیات ضربتی و غافلگیرانه دستگیر شد.

پينوشت: تمامي عكس ها تزئيني مي باشند.
دسته بندی: شهری / اسلاید
تبلیغ

نظر شما

  • نظرات ارسال شده شما، پس از بررسی و تأیید در وب سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.
نام شما : *
ایمیل شما :*
نظر شما :*
کد امنیتی : *
عکس خوانده نمی‌شود
برای کد جدید روی آن کلیک کنید